(شوخی آماری)
به گزارش ستاد بحران نفوس وابسته به اداره کل احصائیه کشور، مقارن با حلول سال نو شمسی و در پی به جلو کشیده شدن ساعت رسمی حدود صد نفر از هموطنانمان در بُعد چهارم مفقود شدند.
با توجه به جلو کشیده شدن ساعت رسمی کشور، رأس ساعت 24 مورخ یکم فروردین ماه 1395، روند افزایشی تعداد نفوس مندرج در ساعت جمعیتی که بر سر در عمارت احصائیه کشور منصوب است، با از قلم افتادن حدود 100 نفر از نفوس مملکت مواجه شده است.
ستاد بحران نفوس اعلام کرد این کاهش شامل مسکن نشده و فقط شامل نفوس است. کارشناسان در خصوص احتساب افراد مذکور در جمعیت غیر ساکن کشور، اختلاف نظر دارند.
از هموطنان درخواست می شود تا ضمن حفظ آرامش،به شایعات فضاهای مجازی اعتنایی ننمایند.
ستاد بحران نفوس
رند شدن ساعت جمعیتی مرکز آمار ایران راس ساعا 21 و 23 دقیقه شامگاه سیزدهم بهمن ماه 1394، بهانه ای بود برای اطلاع رسانی توسط برخی علاقه مندان به آمارهای رسمی برای پرداختن به جنبه هایی از شاخصه های جمعیتی ایران.
در حقیقت محاسبات ساده ی ساعت جمعیتی (به مطلب ساعت جمعیتی مراجعه شود) در مقاطعی عدد رندی را نشان می دهد که مبنای آن محاسبه رشدی جمعیت با استفاده از تصاعد هندسی است.
جمعیت ایران، 79000000 نفر شد؛ ساعت جمعیتی نصب شده بر سر در مرکز آمار ایران، رأس ساعت ۲۱ و بیست و سه دقیقه شامگاه سیزدهم بهمن ماه 1394، جمعیت ایران را 79000000 نفر نمایش داد.
در خصوص محاسبات ساعت جمعیتی بر مبنای جمعیت شمارش شده در آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن و متوسط نرخ رشد جمعیت بنا شده است. این روش برآورد جمعیتی در خلال سالهای بین دو سرشماری و حدود پنج سال خارج از بازه بین دو سرشماری کاربرد دارد (برای اطلاع بیشتر در مورد ساعت جمعیتی، به مطلب ساعت جمعیتی و مقالات مندرج در آن خصوصاً مقاله جناب آقای نوراللهی که پیشنهاد دهنده اصلی برپایی ساعت جمعیتی در مرکز آمار ایران است، مراجعه شود).
متوسط نرخ رشد سالانه جمعیت کشور در خلال سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن به شرح ذیل است:
نمیدانم از کی و چرا قلم ها را زمین گذاشتیم، بجای نوشتن، گفتیم و گفتیم و گفتیم... . شاید قبل تر کتاب خواندن را کنار گذاشته بودیم. وارد بحث فلسفی تقدم و تأخر خلقت مرغ و تخم مرغ نشویم؛ ولی وقتی همه طرف و همه جا برای ما حرف می زنند، لزوم کتاب خواندن زیر سئوال می رود. چرا زحمت خواندن چشم ها رو می بندیم و گوش می کنیم.
همه سخنران شدند و متخصص همه امور از اقتصاد و فرهنگ گرفته تا معنویات و متا فیزیک. کتاب ها هم فرق کرد، همه شد گفته های دیگران. محک صحت و سقم افکار و اندیشه ها هم همین طور ، بدون اینکه بدانیم رهرو سوفسطائیان شدیم.
وقتی توقف کنیم بپرسیم چرا ؟ اضافه هم حرف نزنیم و حاشیه هم نرویم ؛ عمق فاجعه روشن می شه!
خیلی هم سخت نیست از امروز شروع کنیم ، فقط روزی چند صفحه.
For Sale: Baby Shoes, Never Worn
برای فروش: کفش بچه، هرگز پوشیده نشده
کوتاه ترین داستان ترسناک جهان:
The last man on earth is sitting alone in his room and all of a sudden a Knock on the door
آخرین انسان زمین تنها در اتاقش نشسته بود که ناگهان در زدند........
آمارهای رسمی، اطلاعات عددی است که توسط دستگاههای اجرایی به منظور استفاده در امور مدیریتی، سیاستگذاری، برنامهریزی، پژوهشی و اطلاع رسانی در مورد وضعیت عمومی کشور تولید و منتشر میشود. معمولاً سازمانهای آماری هر کشور، متولی آمارهای رسمی در کشورها میباشند، در ایران متولی این امر، مرکز آمار ایران است. طبق وظایف مراکز آماری، آمارهای متنوع اقتصادی، اجتماعی و ...با انجام سرشماریها، طرحهای آمارگیری و آمارهای ثبتی تولید و منتشر میشود؛ که از آن جمله جمعیت کشور بهمراه مشخصههای دموگرافیکی آن، نرخ تورم، نرخ بیکاری و هزاران قلم آماری که شاید نام برخی به گوش عامه مردم هم نرسیده باشد.
آمار های رسمی باید پایه و اساس برنامه ریزیها قرار گیرد. ولی مسئله اساسی این است که همزمان با ارائه آمارهای کلیدی و معروفی مانند تورم، و نرخ بیکاری و...، برخی رسانهها و جریانهای سیاسی بجای استفاده درست از حقایقی که آمارها در خود ملحوظ دارند، مستمسکی جهت تثبیت یک گروه و سازمان و یا سیاه نمایی رقبا وحتی جدال بین مراکز ارائه دهنده یک قلم آماری میشود. آنچه در این میان مورد فراموشی قرار میگیرد، بی اعتمادی به آمارهای رسمی توسط احاد مخاطبان است که حتی به برخی مقامات نیز سرایت مینماید. مسلماً نقد کارشناسانه جایگاه و اعتبار خود را داشته و دارد ولی تشکیک در اطلاعات و آمارهای تولیدی در رسانههای غیر تخصصی با مخاطب عام برای کارشناسان آمارهای رسمی جای سئوال دارد.
اخیراً تشکیک در آمار و اطلاعات، تیترهای پرمخاطبی را به خود اختصاص دادهاند که مقبولیت به ظاهر خوشایندی برای برخی ایجاد می نماید، ولی فراتر از این قضیه، توجه به بی اعتمادی عمومی ایجاد شده فارغ از زمان حال و احزاب و گروههای مسلط است که در بستر گذر زمان نوبت حزب،گروه یا سازمان رقیب میرسد.
برای ارزیابی آمارهای رسمی، ابزارهای مختلفی وجود دارد، همچنین بکارگیری فناوریهای نوین بر کیفیت دادههای آماری افزوده است. کارشناسان آمارهای رسمی روشهای متنوعی برای راستی آزمایی و یا کیفیت آمارهای منتشره را مورد استفاده قرار میدهند که در این بحث فرصت پرداختن به آن وجود ندارد ولی برای پی بردن به برخی زوایای آن پیشنهاد میشود، سریهای زمانی دادههای کلیدی مانند نرخ تورم و نرخ بیکاری مورد مطالعه قرار گیرد که تغییرات ساختار سیاسی و چیدمان احزاب و ... هیچ اثری در سریهای زمانی ندارد. نکته دیگر تعاریف و مفاهیم آماری و اقلام مختلف آمارهای منتشره است که از حوصله این بحث خارج است؛ فقط به ذکر یک مثال اکتفا میشود که تغیییرات نرخ بیکاری در کنار اقلامی مانند نرخ مشارکت، تغییرات نرخ مشارکت زنان و دلایل عمده لحاظ شدن افراد در جمعیت غیر فعال مطالعه شده و همچنین با توجه به تفکیک گروههای سنی هر قلم میباشد. لازم به ذکر است اطلاعات تفصیلی طرح آمارگیری نیروی کار، نشریهای بالغ بر 400 صفحه میباشد.درصورتیکه معمولاً بجز نرخ بیکاری و احتمالاً تفکیک استانی، سنی و جنسی آن، سایر اطلاعات نادیده انگاشته میشود. اطلاعات ذیقیمتی که بالقوه میتواند پایه تحقیقات متنوعی قرار گیرد.
مُثله کردن اطلاعات ذیقیمت آماری بهمنظور توجیه غیر منطقی عملکردها و یا بر عکس زیر سئوال بردن عملکرد گروه یا سازمان مقابل، بدون اعتنا به پشتوانه علمی و تجربی مراکز آماری در هیچ کشوری مقبول نمیباشد. پیشنهاد میشود بجای تشکیک آماری، مهارت استفاده از ابزار گرانسنگ آمار و اطلاعات را همگانی نماییم.
http://alef.ir/vdcjyyetouqevyz.fsfu.html?310008
ساعت جمعیتی یکی از ابزارهای جالبی است که در فضای مجازی توسط سازمان های آماری مورد استفاده قرار گرفته است.
منطق بکار رفته در این فناوری بر پایه پیش بینی جمعیت بر مبنای تصاعد هندسی و با استفاده از رابطه ذیل است.
pn=p0(1+r)n
در رابطه فوق p0 عبارتست از جمعیت سال پایه و pn جعیت سال nام و r متوسط نرخ رشد می باشد. بدین ترتیب تعداد جمعیت بین دو سرشماری در زمان خاص قابل تعیین میباشد.
طبق ساعت جمعیتی مرکز آمار ایران در تاریخ 1393/7/6 ساعت 21/41 ، به 77777777 نفر رسید و این مطلب تحت عنوان مقاله ای در تاریخ 1393/7/7 در روزنامه دنیای اقتصاد تحت عنوان جمعیت ایران 77,777,777 نفر چاپ شد.
اخیراً ساعت جمعیتی بر سر در مرکز آمار ایران نصب شده است، جناب آقای طه نوراللهی، مقاله ای تحت عنوان ساعت جمعیتی چیست؟ نوشته اند که در دو ماه نامه آمار، شماره نهم منتشر شده است، در صورت تمایل به لینک آن مراجعه فرمایید.
آقای طه نوراللهی پیشکسوت جمعیت شناسی در مرکز آمار ایران و پیشنهاد دهنده استفاده از این ابزار می باشند.
من به آمار زمین مشکوکم تو چطــــــــــور؟
اگر این سطح پر از آدمهاست. پس چرا این همه دلها تنهاست؟
بیخودی می گویند هیچ کس تنها نیست
چه کسی تنهانیست ؟ همه از هم دورند
همه در جمع ولی تنهایند
(هدی به نژاد)
با سلام
پس از 30 سال زیارت استاد گرامی ریاضی ام (در دبیرستان آیت الله منتظری) دست داد و خاطره های زیادی را زنده کرد لذا عکسم با ایشان را که مربوط به حدود سال 65 می باشد در وبلاگ قرار دادم.
من علمنی حرفاً
فقد صیرنی عبداً
سعیدرضا قدرت
دورانی که نزدیک به 70 درصد از جمعیت یک کشور در سنین 64-15سال قرار میگیرد، به تعبیر جمعیت شناسان پنجره جمعیتی و به تعبیر اقتصاددانان هدیه یا موهبت جمعیتی نامیده میشود. پنجره جمعیتی از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی قابل بررسی است. آنچه در کشور ما از اهمیت خاصی برخوردار است مسئله ساختار سنی نامتناسبی است که حاصل دورهی افزایش جمعیت دهه شصت میباشد. برآمدگی هرم سنی مربوط به موالید دهه شصت در مقاطع زمانی مختلف چالشهایی را در مسیر توسعه ایجاد میکند که به نوبه خود میتواند فرصتهایی طلایی را نیز برای کشور خلق نماید.
آنچه باید به آن توجه داشت سالمندی جمعیت است که در آینده تجربه خواهد شد و با توجه به ورود متولدین سالهای میانه دهه شصت به سنین سالمندی، تجربه سالمندی جمعیت سریع و اثر گذار خواهد بود. اگر برای جمعیت مزبور در سنین طلایی فعالیت، کار مناسب و با چشم انداز زمان بازنشستگی مهیا نشود، ورود آنان به سنین سالمندی، کشور را با مشکلات غیر قابل جبرانی مواجه خواهد کرد.
تعبیر وام (دِین) جمعیتی ناظر بر این معناست که فرصت استفاده از مرحله پنجره جمعیتی از دست رفته و به چالشی پیش رو تبدیل شده است.
ساختار نامتوازن جمعیتی کشور حاصل انفجار جمعیتی(Baby boom) است که در مقطع زمانی دهه های پنجاه و شصت شمسی رخ داده است که به متولدین دهه شصت معروف شده اند؛ برخی نیز از آن به متولدین دهه 1355-1365 یاد میکنند. با نگاه دقیق به هرم جمعیتی و بررسی برآمدگی هرم جمعیتی مشاهده میشود که اوج افزایش جمعیت بین سال های 1360 تا 1365 است و احتمالاً در سال 1363 اوج افزایش موالید رخ داده است. ررسی جداول طرح آمارگیری نیروی کار مرکز آمار ایران نشان میدهد که سنین 20 تا 34ساله، از نرخ بیکاری بالاتری نسبت به کل کشور برخوردار است. نرخ بیکاری کل کشور 3 /12 درصد، نرخ بیکاری در سنین مورد مطالعه (20 تا 34 ساله) 8 /19 درصد بیشترین نرخ بیکاری نیز مربوط به سنین 20 تا 24ساله با 2 /28 درصد است. نرخ مشارکت نیز در سنین 20 تا 24ساله 5 /39 درصد بوده که نشاندهنده خروج تعداد قابل توجهی از جمعیت این سنین از جمعیت فعال است. مسلماً نرخ پایین نرخ مشارکت در سنین جوانی چالشهای جدی به دنبال خواهد داشت. برآمدگی هرم جمعیتی که شامل موالید 15 سال است (سه گروه سنی پنجساله) هماکنون در مقاطع سنی جوانی و میانسالی است و در صورت عدم بهرهمندی از فرصت در دسترس و عبور سنین مورد اشاره از سنین جوانی و میانسالی، مواجهه با چالش جمعیتی در آینده مسلم است. اشتغال جوانان که همواره مورد تاکید برنامهریزان کشور قرار داشته است، اگر با تاخیر صورت پذیرد و بعد از عبور سنین فوقالذکر از میانسالی و ورود به سنین سالمندی معضلات غیرقابل اجتنابی به دنبال خواهد داشت. در صورتی که جمعیت واقع در سنین مورد بررسی قبل از اشتغال دائم با بهرهمندی از مزایای بازنشستگی، خدمات تامین اجتماعی و...، وارد سنین سالمندی شوند، جامعه با چالشهای جدی و غیرقابل جبرانی روبهرو خواهد شد.
برای مطالعه مقاله ساختار سنی جمعیت ایران و بازار کار به سایت هفته نامه تجارت فردا مراجعه نمایید.
آمار علم جمع آوری ، تلخیص و انتشار داده هاست. پیشرفتهای چشم گیر این عرصه علم آمار را از محدوده ارائه ارقام، جداول آماری و نمودارها بسی فراتر برده است. ولی هنوز باور عمومی آمار را به جداول و نمودارهای آماری و ارقام ارائه شده در نشریات و مطبوعات می شناسد. در عرصه آمارهای رسمی زیاد هم این برداشت بی ربط نبوده و ما حصل کار همین ارقام و اطلاعات منتشره می باشد. سازمانهایی که آمارهای رسمی را منتشر میکنند بر ارائه درست آن تأکید دارند ولی با هربار ارائه آمارهایی نظیر نرخ تورم، نرخ بیکاری و... ، موجی در جامعه براه افتاده و با ارائه تحلیلهای گوناگون، آمارهای رسمی را زیر سئوال برده و موجب بی اعتمادی عمومی به آمارهای رسمی میشود. استفاده ابزاری از آمار که از مصادیق ارائه نادرست آمار میباشد نیز بی اعتمادی به آمارها را افزایش داده و منفعتی نیز بر آن مترتب نیست. در سالهای اخیر علاوه بر افکار عمومی برخی از مسئولین نیز با اظهار تردیدهایی بر بی اعتمادی میافزایند. ارائه آمار درست، ارائه درست آمار را نیز میطلبد.
مردم
برخی آمارها را با وجود خود لمس میکنند هر چند شاخصی برای ارائه آن ندارند ولی کوفتن
بر طبل نادرستی آمار به جای فرهنگ سازی هیچ فرد، گروه یا سازمانی را منتفع نمیکند.
برای مطالعه مقاله به آدرس هفته نامه تجارت فردا مراجعه کنید
29 خرداد مصادف با سالروز فوت دکتر علی شریعتی است. به دلیل روی کار بودن حکومت پهلوی و ترس از نام شریعتی نتوانستند ایشان را در ایران دفن کنند(طبق وصیت در حسینیه ارشاد)، لذا بدن مطهر ایشان به امانت در سوریه به خاک سپرده شد.
آیا زمان آن فرا نرسیده پیکر معلم شهید ما به خاک وطن برگردد.
قبل از اینکه ایشان را نیز مانند سید جمال تصاحب کنند.
لازم بذکر است سید جمال الدین اسد آبادی نیز در عثمانی آنروز (ترکیه امروزی)به امانت دفن شد و بعد گذشت یک دهه با ادعای افغانی بودن ایشان(جمال الدین افغانی) به کشور جدید التاسیس افغانستان انتقال یافت.
بعد از گذشت 36 سال هنوز نام شریعتی لرزه بر اندام متحجران می اندازد.
نقل از وبلاگ قدیمی ام
پیرمرد با یه کیسه زباله تو دستش داشت زبالهها رو جستجو میکرد، معلوم نبود دنبال چی میگرده،گرسنشه یا مشکل رفتاری داره. پرسه زدن لای آشغالها منو یاد عزیزی انداخت که میگفت: به چه اجازه ای فکر میکنید به هرچی دلتون خواست میتونین فکر کنید اونم صبح تا شب!
دستاش کثیف و لباس کدری داشت یاد کدورت ذهن میافتادم. شاید تازه کارتن خواب شده بود، یا گرسنه شاید هم مشکل رفتاری داشت هرچی که بود یاد میکروب و فلاکت افتادم.
خدا را شکر کسی از فکر دیگری خبر نداره! یا مثل داستانهای علمی تخیلی دستگاهی نیست فکر آدمهارو به تصویر بکشه! راستی نکنه اینهم مثل بقیه پیش بینی ها فردا روزی اختراع بشه!! اول مصیبته ، چه خاکی تو سرمون کنیم. شاید هم خوب باشه شاید توفیق اجباری بشه و فکرامون رو جمع و جور کنیم و هر آشغالی رو تو این ظرف نیاندازیم. مگه خدامون نگفته :«پس انسان باید به طعامش نظر کند» هرچند معنی ظاهریش هم مصداق داره ولی میگن غذای درون و خوراک روح از مصادیقش است. مگه میشه قبل نگاه کردن به بشقاب غذا خورد؟ شاید باب میل نباشه یا یه چیزی توش باشه مثل سوسکی چیزی.... . حالا ماها به خودمون اجازه میدیم به هر چیزی فکر کنیم و هیچ لحظهای رو هم از دست ندیم انگار نذر کردیم ذهنمون معطل نباشه. تازه تلویزیون و رادیو کم بود اینترنت هم اومده، جستجو، مدل بهمدل اونهم بی هدف ، دست و موس هم اومدن کمک مبادا جای خالی پیدا شه. لااقل تو غذا خوردن هرچی لذت مهم باشه به تقویت خودمون هم فکر میکنیم ولی ذهن بیچاره اجازه انتخاب رو هم نداره هرچی آشغال پیدا شه تو جاهای مختلفش جا میدیم.
مواظب بودم از کنار پیرمرد که رد میشم تنم بهش نخوره و لباسام کثیف نشه. بازم خدا را شکر وقتی تو پیاده رو تو هم میلولیم ذهنامون درش بسته است. ولی فکر کنم جای لطیف تری ذهنها یک کاسه هستند همه اثر گذار و همه اثر پذیر. پس به چیزای خوب فکر کنیم.
شاد باشید
با سلام و درود
سعی میکنم مطالب از دست رفته در وبلاگ قدیمی در این وبلاگ باز سازی و به روز شود.
لذا عدم وجود نظم و ترتیب تاریخی به همین دلیل است.